معنی جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن, معنی جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن, معنی [ku abj، ;cb اkbj، ]cml abj, معنی اصطلاح جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن, معادل جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن, جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن چی میشه؟, جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن یعنی چی؟, جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن synonym, جمع شدن، گرد امدن، چروک شدن definition,